نقد و بررسی
کتاب برنده هفته باش
کتاب برنده هفته باش
کسانی که پیروز هستند، برنامهریزی مؤثری دارند و قاطعانه تغییر میکنند. آنها مانند رودخانه بزرگی هستند که مسیر خود را حفظ کرده، اما جریان خود را تنظیم میکند.
– سان تزو
اگرچه دوست دارم بگویم که روش هفته برنده جدید است، اما متفکران خردمند دوران باستان قرنهاست که به این ایدهها اشاره کردهاند. ما فقط پیامرسانهای جدید هستیم. با این حال، در این عصر حواسپرتی دیجیتال، این پیام بیش از هر زمان دیگری مورد نیاز است.
دنیای امروز بهرهوری، تحت سلطه مدها و ترندها است، نه خرد جمعی.
چه عمدی و چه تصادفی، مبهم بودن مداوم رسانهها به ما فرصتی برای پرداختن به فلسفه بهرهوری منطقی نمیدهد. این ابهام باعث میشود ما به دنبال «نیاز بعدی» بگردیم؛ نیازی که بازاریابان از برآورده کردنش بسیار خوشحال میشوند. در نهایت، نمیتوانیم سیل بازاریابی را از گفتگوی درونی خود تشخیص دهیم. نتیجه اینکه به جای بهرهوری بیشتر، گیجتر میشویم.
اجازه دهید به شما در رفع این سردرگمی کمک کنیم: مطمئنترین راه برای برنده شدن در هفته، این است که هر هفته، هفته پیش رو را از قبل برنامه برنامهریزی کنید. اگرچه این کاری است که همه میدانند باید انجامش دهند، اما عملاً هیچکس انجامش نمیدهد. من و کری این کتاب را نوشتیم تا به خواننده کمک کنیم دوباره مبحث برنامهریزی را کشف کند، گویی که با چشمانی تازه به آن نگاه میکند و برای اولین بار است که آن را میبیند.
اکنون با استفاده از این دریچه جدید، میتوانید ببینید که برنامهریزی یک هفته برنده، کار بسیار سختی است. این مستلزم رها کردن جریانهای زود گذر است. این به معنای شکست مقاومت درونی و ایجاد یک حلقه بازخورد مثبت است. از شما میخواهد که شجاعت انتخاب یک اولویت را به قیمت ناراحت کردن دیگران داشته باشید. شما را مجبور میکند که از مرور ساده تقویم فراتر بروید و به طور فعال تقویم خود را مورد بازجویی قرار دهید، و وظایف خود را قاطعانه تریاژ کنید. باعث میشود تقاضای زمانی خود را با عرضه زمانی خود مطابقت دهید و جایی برای خیالپردازی نمیگذارد. و در نهایت، شما را مجبور میکند که با چشمانی باز نسبت به عواقب، تصمیمات سخت بگیرید.
سپس، همانطور که برنامه خود را دنبال میکنید، برای برنده شدن در هفته باید کمال گرایی را رها کنید و طرز فکر یک ملوان اتخاذ کنید؛ یعنی حتی وقتی بادهای مخالف شما را از مسیر خارج میکنند، مسیر جدیدی در پیش گیرید.
شما باید محیطی متمرکز طراحی کنید و مسئولیتپذیری را وارد زندگیتان کنید تا لحظات ضعیف خود را تقویت نمایید. در نهایت باید با کار بر روی ذهنیت خود، سیستم عامل ذهنی خود را ارتقا دهید.
امیدوارم اکنون دیگر فهمیده باشید که چرا برنامهریزی اینقدر نادر است: چون یک مهارت نیست، بلکه ترکیبی از حدود یازده مهارت بهرهوری جداگانه است. مانند دوچرخه سواری، روش کار این است که این مهارتها را به صورت هماهنگ تمرین کنید تا زمانی که در یک تجربه ادغام شوند – تجربه برنده شدن در هفته.
0دیدگاه کاربران